تهران، شهری برای همه بر محور عدالت و مدارا
به گزارش بروزترین وبلاگ، روز 14 مهر، به یادبود واقعه ثبت قانونی و رسمی تهران به عنوان پایتخت کشور، روز تهران نامگذاری شده است. این روز را تبریک می گویم و امیدوارم ما و تمام کسانی که دل در گرو ساختن آینده ای بهتر برای این شهر دارند، بتوانیم حق خود را به شهری که در آن زندگی می کنیم ادا کنیم.
شهرداری تهران، با ایده تهران، شهری برای همه کوشش نموده است که با رویکردی تازه به مدیریت تهران بیندیشد، اما چه شهری را می توان شهری برای همه نامید؟ برای آنکه مقصود روشن تر گردد، می توان شهر را به مثابه یک مادر دید. مادر، به تمام فرزندانش، با تمامی تفاوت های ظاهری یا شخصیتی شان، به یک اندازه عشق می ورزد و برای تقسیم مواهبی که برای زندگی خوب در دسترس دارد، معیاری جز عدالت و برخورداری تمام فرزندانش از زندگی خوب ندارد. فرزندان، زمانی که احساس نمایند آغوش مادر برای همه آن هاست و مواهب زندگی به عدالت میانشان تقسیم شده است، پیوندهای مبتنی بر خواهری و برادری میان خود را مستحکم تر احساس خواهند کرد.
ساکنان یک شهر نیز زمانی خود را شهروند می بینند که شهر برای آنها مانند مادر باشد، مادری که فارغ از تمامی تمایزها و تفاوت ها در هویت، سبک زندگی، طبقه، جنسبت، ویژگی های جسمانی، مذهب، قومیت و... به روی همه گگردده است و همگان احساس می نمایند از مواهب موجود، به عدالت برخوردار هستند. به بیان دیگر، شهری برای همه، با دو مبنای مدارا و عدالت امکان تحقق دارد. شکل گیری، تحول و تکوین تهران، با بسیاری شهرهای ایران متفاوت بوده است. بنیان شکل گیری و تکامل تهران، مهاجرت مردمان مختلف از نقاط دور و نزدیک کشور به آن بوده است؛ در نتیجه، تهران از ابتدا با تفاوت و تمایز شکل گرفته است. مهاجران، هر کدام با رنگ های گوناگون، سنت ها و آداب مختلف و توانمندی های متنوع به این شهر آمدند و تهران را به رنگین کمانی از هویت ها، سنت ها، زبان ها، لهجه ها و مذاهب تبدیل کردند.
تهران، هم امکانی برای ادغام این رنگ ها در هم ایجاد می کرد و هم امکانی برای حفظ و تداوم آن ها. آنچه با عنوان تهران و هویت تهرانی شناخته می گردد، حاصل همین کنار هم نشستن مسالمت آمیز تفاوت هاست. اکنون نیز تا جایی که تهران بتواند سنت احترام به تفاوت ها را حفظ کند، به آرمان شهری برای همه بودن نزدیک می گردد، شهری که تمامی شهروندانش به هر رنگی که هستند، در کنار یکدیگر همزیستی مبتنی بر مسالمت و مدارا را تمرین نمایند. آنچه این فرهنگ مبتنی بر مدارا و همزیستی را تهدید می نماید، کاستی در عدالت است. به بیان دیگر، تمرین مدارا و عدالت در هم تنیده است؛ هر چقدر بهره مندی همگان از مواهب موجود در شهر برای یک زندگی انسانی بیشتر مبتنی بر عدالت باشد، پیوند میان شهروندان نیز مستحکم تر خواهد شد و احساس تعلق آنها به یکدیگر و به شهر افزایش خواهد یافت؛ اگر عده ای از ساکنان احساس نمایند از دسترسی به امکان های زندگی خوب محرومند، یا اگر عده ای خود را مطرودین شهر احساس نمایند، دوگانه های مبتنی بر طبقه، محل زندگی، زمان مهاجرت به شهر، جنسیت، سلامت جسمانی و مانند اینها شکل می گیرد و میان ساکنان شهر فاصله می اندازد.
اگر فضاهای عمومی شهر برای استفاده همگان افزایش یابد، شهروندان شهر را مانند مادری خواهند دید که باید مسئولیت خود را نسبت به آن ایفا نمایند، اما اگر روز به روز از مساحت فضاهای در دسترس همگان کاسته گردد، شهروندان خود را با شهر بیگانه احساس خواهند کرد؛ اگر بچه ها، کسانی که مسائل جسمانی و حرکتی دارند، زنان، سالمندان و تک تک شهروندان با هر خصوصیتی که دارند، کالبد شهر را برای حضور خود مناسب و امن ببینند، به نحوی که هیچ کس با هر ویژگی و محدودیتی که دارد، غایب فضاهای عمومی شهر و در انزوا نباشد، آنگاه می توان گفت شهروندان در حال تمرین دیدن و پذیرش تفاوت ها و زندگی خوب در کنار یکدیگر هستند. شهرداری تهران با همین رویکرد تازه کوشش می نماید به سوی تهران (آرمان شهری) برای همه حرکت کند؛ در این مدت، ما کوشش کردیم با افزایش شفافیت در مدیریت شهری، جلوگیری از تراکم فروشی غیرقانونی و کاستن قابل توجه از آمار تخلفات، افزایش فضاهای عمومی شهر و دسترس پذیر کردن آنها و توجه به بچه ها و معلولان و سالمندان و توجه ویژه به اقشار فرودست روندهایی را که موجب شکاف و فاصله میان شهروندان می گردد متوقف کنیم، اما توفیق در این جهت، مستلزم نقش آفرینی شهروندانی مسئول و مطالبه گر است. به بیان دیگر، حرکت به سوی تهران، شهری برای همه، تنها با همکاری همه شهروندان و کوشش همگانی برای افزایش عدالت، کاهش فاصله ها و تمرین مدارا و همزیستی ممکن است.
*شهردار تهران
منبع: ایران
منبع: خبرگزاری پانا